اغلب افراد در هر جایگاهی که در جامعه در حال خدمت هستند و وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهند، شخص و یا مظهری را الگوی خود قرار می‌دهند، و عموما افراد یک سازمان و افرادی که عضو یک تیم هستند رهبر و مدیر خود را الگو دانسته و از او پیروی می‌کنند.
اما اگر شمایی که رهبری یک تیم را  عهده‌دار هستید، در برقراری ارتباط با کارمندان، گوش دادن به نظرات آن‌‌ها و … ضعف داشته باشید چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ شاید بتوان گفت فاجعه! بعله فاجعه. زیرا این رفتار نسل به نسل در تیم کاری در جریان خواهد بود و هیچگاه تجارت شما به یک جایگاه درست رفتاری و مدیریتی نخواهید رسید و این موضوع همیشه به عنوان یک نقطه ضعف شناخته می‌شود. اما هر گره‌ای را می‌توان باز کرد، حتی گره‌ی کور هم باز شدنی است.
رفتار شما به عنوان یک هدایت‌گر باید مثال زدنی باشد، شخص شما چه از نظر نوع پوشش و حتی ظاهر بلکه از نظر رفتاری تاثیر مستقیمی بر نیروی انسانی کسب و کارتان می‌گذارید. اگر مثبت باشید موج مثبتی را دریافت خواهید کرد و اگر منفی باشد چیزی که به شما بازگشت داده می‌شود منفی است. اشتباهات متداولی شاید از سوی جایگاه مدیریت و رهبر یک تیم سر بزند اما یکسری اشتباهات رایج و همه‌ جایی وجود دارند که اغلب هم باعث ایجاد استرس و میزان بهره کم در نیروی انسانی شده که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

۱) میکرو مدیریتی
شاید این واژه خیلی به گوش شما آشنا نباشد و حتی به طور حتم در دایره لغات موجود نباشد اما می‌توان از آن به عنوان اصطلاحی جذاب استفاده کرد.  بگذارید کمی فهم آن‌ را ساده‌تر کنم، یعنی شما به عنوان یک رهبر ناظر بر تک تک اعمال نیروی خود باشید، حتی بدون اجازه‌ی شما اجازه آب خوردن هم نداشته باشند و کاملا ریز بین باشید. تسلط افراطی بر کارمندان و تصمیم‌گیری‌های آن‌ها و مراحل کاری موجب ایجاد ترس و استرس در نیروی کاری شما شده و نه تنها با این رفتار نسنجیده پیشرفت نمی‌کنید بلکه هر روز رو به زوال خواهید رفت. کاری نکنید که کارمندان شما احساس کنند زیر ذره بین شما هستند. (حتی اگر قصد دارید ناظر بر اعمال آن‌ها باشید با ترفندهایی این کار را پنهان انجام دهید)

۲) خودخواهی و سوء استفاده از موقعیت
خودخواهی همیشه موجب بروز درگیری و حتی دلخوری بوده است و مانند موریانه‌ای باعث بروز مشکلات پنهانی شده. مشکلاتی که بعدها خود را نشان خواهند داد. اینکه جوری رفتار کنید که گویی همه چیز را می‌دانید و کنترل امور را به کلی در دست خود بگیرید و به قول معروف رئیس بازی درآورید، اشتباه محض است این کار تماما روحیه افراد شما را از بین می‌برد. خودخواه نباشید و همان طور که همه جا می‌شنویم به گونه‌ای رفتار کنید تا افراد شما احساس کنند بخشی از ماجرا هستند، این قضیه موجب دلگرمی آن‌ها شده است.

۳) شنونده نیستند
فکر می‌کنم منظورم را متوجه شده باشید. برخی از مدیران نه اینکه قدرت شنوایی نداشته باشند، نه! در واقع علاقه‌ای به شنیدن حرف‌ها و نظرات کارکنان خود و شنونده بودن ندارند. فقدان توجه به این سخنان و نداشتن ارتباط دوطرفه دلایلی واضحی هستند که بیشتر اوقات باعث شده کارمندان علاقه‌ای به بروز نظرات خود نداشته باشند و اغلب هم استعداد‌های آن‌ها با این رفتار کشف نشده باقی می‌ماند. از این کار دوری کنید، به آن‌ها فرصت صحبت دهید و مطمئن باشید نتیجه به نفع هر دوی شما خواهد بود.

۴) بی ارزش شمردن کارکنان
اینکه نیروی انسانی و توانایی آن‌ها بی ارزش شمرده شود یکی دیگر از اشتباهات رایج این لیست است. همچنین شاید حتی آگاهی لازم برای اهمیت دادن و ارزشمند شمردن افراد خود را نداشته باشند. در اصل ممکن است افراد خود را اشیاء تعویض شدنی بدانند تا اینکه همکاران ارزشمند برای تولید محصول و ارائه خدمات مفید. و بر این باور باشند که در صورت نیاز و یا عدم نیاز و هر زمان که اراده کنند می‌توانند افراد خود را عوض کنند. نه این طور نیست! افراد شما مانند خانواده شما هستند، خانواده کاری که باید به آن‌ها متعهد باشید.

۵) عدم توسعه فردی
در خیلی از مواقع ممکن است این باور برای رهبران به وجود بیاید که از نظر دانش به انتها رسیده‌اند و خود را در پایان خط می‌بینند و گویی مغز خود را برای یادگیری و پیشرفت پلمب کرده‌اند. این تفکر کاملا اشتباه است. این اعتماد به نفس زمانی کار دست شما خواهد داد، سعی کنید طبل تو خالی نباشید! زمانی که شما رهبری یک تیم را بر عهده دارید کسی که باید هر روز بهتر از دیروز باشد خود شما هستید، توسعه فردی خود را هیچوقت دست کم نگیرید، و این دانش بدست آمده را فروتنانه در اختیار کارکنان خود قرار دهید تا آن‌ها هم در مسیر درست قرار بگیرند و در آن حرکت کنند.

۶) نه تنها فیدبکی ارسال نمی‌کنند بلکه علاقه‌ای به دریافت آن هم ندارند
هر تجارتی که پایه ریزی می‌شود به قصد ارائه خدمات و محصولی به مردم است، و اغلب هدف به حداکثر رساندن آسایش زندگی است. شاید به خاطر جایگاه مدیریتی خیلی با عوام در ارتباط نباشید، که البته اگر عکس این موضوع صدق کند باید به شما تبریک بگویم که مرزها را کنار گذاشته و این کار را انجام می‌دهید. اما کارمندان شما به میزان بیشتری با مردم در ارتباط هستند، و شنونده نظرات و پیشنهادهای آنان هستند، این اجازه و راحتی را فراهم کنید تا این نظرات را با شما به اشتراک بگذارند تا به کمک هم در بهتر شدن قدم بردارید. همچنین سعی کنید پاسخگو به تمامی سوالات مطرح شده از سوی مشتریان باشید.

۷) سهیم نشدن موقعیت رهبری: (به اشتراک نگذاشتن فرمان هدایت)
مفهوم اشتراک گذاری رهبری و قدرت در بین نیروی انسانی، موضوع جدیدی نیست و به لطف کتاب‌‌هایی مانند Turn the Ship Around از David Marquet کاملا جا افتاده شده است. اما با این آگاهی ممکن است هنوز هم افرادی وجود داشته باشند که کارکنان و هم تیمی‌های خود را در کار مدیریت شریک نکنند و خودسرانه و تنها هدایت امور را به دست بگیرند. گاهی اوقات پیش می‌آید که کارمندان شما در زمینه‌ای دانش بیشتر و آگاهی بیشتری داشته باشند پس چرا از آن‌ها درخواست کمک نکنید؟ و این موقعیت را به آن‌ها ندهید تا خود را اثبات کنند؟ اینکه برای انجام مسئولیت خود از دیگران کمک بگیرید نشانه ضعف و جاهلیت شما نیست بلکه کاملا روشن فکری و روحیه تیمی شما را نشان خواهد داد.

افرادی که در جایگاه مدیریت و رهبری قرار دارند مانند همه‌ی ما انسان هستند و ممکن است مانند دیگران آن‌ها هم مرتکب اشتباه شوند. اینکه شما به عنوان یک رهبر برای پیشرفت و توسعه خود پیش قدم شوید آگاهی شما از امور مدیریتی را نشان می‌دهد. نقاط ضعف خود را از بین ببرید و نقاط قوت خود را قوی‌تر کنید و هیچگاه فراموش نکنید منابع و نیروی انسانی که در اختیار دارید با ارزش‌ترین دارایی شما هستند.