زمانی که بچه بودم همه خانه ها تلفن نداشتند. معمولاً در بین هر چند خانه آن خانوادهای که وضعیت مالی بهتری داشت تلفن داشت و سایر خانواده های اطراف از تلفن آن خانه استفاده می‌کردند. امروزه اما نمیتوانید خانه ای را پیدا کنید که علاوه بر تلفن ثابت، اهالی آن چند گوشی همراه نداشته باشند. تکنولوژی، دنیا را تغییر داده است و بسیاری از کارها را راحتتر کرده است.
با این حال این احتمال وجود دارد که به جای اینکه از تکنولوژی برای انجام هرچه بهتر کارها استفاده کنیم خیلی راحت در دام تکنولوژی بیفتیم و زمان زیادی را از دست بدهیم. بنابراین سؤال اینجاست که چه زمانی تکنولوژی ما را به سمت هدف‌مان سوق میدهد و چه زمانی تمرکز ما را بهم می‌زند و وقتمان را تلف میکند؟ برای اینکه به پاسخ این سؤال برسیم لازم است تعدادی سؤال مهم را هرچند وقت یکبار از خودمان بپرسیم.

آیا تکنولوژی کارم را راحتتر کرده است؟

تکنولوژی باید زندگی ما را راحتتر کند و انعطاف پذیری لازم برای همگام شدن با تغییرات را در ما ایجاد کند؛ در غیر اینصورت، تکنولوژی برای ما کاربرد ندارد. اگر تکنولوژی باعث شده که نظم ذهنی شما بهم بریزد و کنترل کارهای‌تان از دستتان خارج شود سعی کنید در استفاده از آن محتاط باشید. همچنین اگر تکنولوژی باعث شده کمتر به ملاقات حضوری با مشتریان بروید، باید آگاه باشید که خطر دور شدن از بازار در کمین شما نشسته است.

چقدر از اپلیکیشن هایی که دارم استفاده می‌کنم؟

گوشی همراه هر یک از ما پر از اپلیکیشن های مختلف است: از کتابخوان و خبررسان بگیرید تا اپلیکشین های مختلف برای سفارش آنلاین غذا، گوش دادن به موسیقی، چت تصویری و ... . برخی از این اپلیکیشن‌ها واقعاً کار را برای ما راحت‌تر کردهاند و هم در زمینه کاری و هم در زندگی شخصی به کمک ما آمده اند. اما همین الان به گوشی همراه خود نگاه کنید. آیا از تمام اپلیکیشن‌های خود استفاده میکنید؟ آیا این همه اپلیکیشن واقعاً برای شما کاربرد دارند؟ در اغلب موارد به برنامه‌هایی بر میخوریم که واقعاً کاربردی برای ما ندارند و فقط فضای گوشی مان را پر کرده‌اند. داشتن این اپلیکیشن ها مانند پر کردن فضای منزل از اسباب و اثاثیه هایی است که کاربردی برای ما ندارند و تنها نظم زندگیمان را بهم میریزند. عدم برخورداری از نظم فکری یکی از مهمترین قاتلان بهرهوری است زیرا در چنین شرایطی هرچقدر بیشتر کار کنیم کمتر به نتیجه میرسیم و کمتر به اهداف مورد نظرمان نزدیک میشویم.

آیا من شخص مناسبی برای مدیریت تکنولوژی هستم؟

یکی از تمایلاتی که در میان مدیران سازمانها دیده می شود این است که دوست دارند خودشان به صورت مستقیم بر امور مربوط به تکنولوژی، شبکههای اجتماعی و IT نظارت داشته باشند چون درک درستی از حساسیت آن ندارند و خیلی ساده و سطحی به آن نگاه میکنند. تکنولوژی نیز مانند هر حوزه دیگری در کاروکسب ما نیاز به مدیریت تخصصی دارد. مگر میشود بخش مالی، بازرگانی و... را بدون تخصص مدیریت کرد؟ تکنولوژی نیز چنین وضعیتی دارد و یک حوزه کاملاً تخصصی است. متأسفانه در دسترس بودن تکنولوژی برای همه این برداشت غلط را به وجود آورده است که امور مربوط به آن نیاز به تخصص خاصی ندارند. این در حالی است که دنیای تکنولوژی و IT آنقدر دارای ریزهکاری است که بهتر است کار را به متخصصان سپرد و به عنوان مدیر ارشد بر کار آنها نظارت داشت.