حتما تایید می کنید که برخی باورهای قدیمی جایی در چشم انداز کاری امروز ندارند. بااین حال اما وقتی با کارکنان شرکت های مختلف از جمله جوانترها هم کلام می شوید در کمال تعجب در خواهید یافت که بسیاری هنوز هم ذهنیت های قدیمی را که مربوط به چندین دهه پیش می شده، دارند و به آنها پایبندند. در ادامه می خواهیم برخی از این باورها که دیگر جایی در کسب و کارهای مدرن ندارند را همراه با شما برشماریم.

تا زمانی که خوب کار کنم برای من در این شرکت جا هست
نباید فراموش کنید که همه مشاغل موقتی هستند. دیگر دوران استخدام های مادام العمر سپری شده و در محیط های کاری پویای امروز شرکت ها نمی دانند کاری که برایشان انجام می دهید یا محصولی که رویش کار میکنید فردا هم وجود خواهد داشت یا خیر. گاهی اوقات مهارت های شما (هرقدر هم ناشی از نبوغ تان باشند) قدیمی می شوند و این یعنی شما همواره باید آماده برداشتن گام های بعدی برای شغل آینده خود باشید.

شرکت موظف است مرا در حرفه ام رشد دهد
دوران برگزاری کلاس های آموزشی بزرگ هم دیگر سپری شده و این کلاس ها جای خود را به دوره های شخصی داده اند. بنابراین این وظیفه شماست که اهداف کاری تان را تثبیت کرده و یک برنامه مدون یادگیری برای خود تدوین نمایید تا در مسیر موفقیت قرار بگیرید. مدیری می گوید: این وظیفه هر فرد است که رشد حرفه ایش را تحت کنترل در بیاورد. آنها باید در چهارچوب اهداف کاری شان آموزش ببینند و این اهداف برای هر فرد متفاوت است.

حضور در شبکه های اجتماعی خودخواهی است
شبکه های اجتماعی نتنها ابزاری در دستان شما برای برندسازی شخصی تان هستند بلکه با اشتراک گذاری محتوای شرکت ها با دنبال کنندگان خود و حضور در جدیدترین پست های رسانه ای آنها روشی فوق العاده برای تبدیل شدن به سفیر برند شرکتی را دنبال خواهید کرد که برایش کار میکنید. این نکته را هم در نظر داشته باشید که کارکنان بیشتر از واحد روابط عمومی شرکت ها، مدیران عامل و بنیانگذاران مورد اعتماد مردم هستند. ۴۱ درصد از ما باور داریم که کارکنان قابل اطمیان ترین منبع اطلاعات در رابطه با یک کسب و کار هستند. حضور پررنگ در شبکه های اجتماعی همچنین به شما کمک می کند که شبکه کاری خود را داشته باشید و حتی برای تامین نیروی انسانی از آن کمک بگیرید. در مقابل شرکت نیز شما را نیرویی ارزشمند قلمداد می کند.

موفقیتم در دستان مدیرم است
اینکه سرنوشت خود را تماما در دستان مدیر خود قرار دهید کاری بس خطرناک است و اینکه روابط تان با او چقدر نزدیک باشد هم تاثیری در ماجرا ندارد. البته حتما زمانی بوده که مدیریتان تاثیری فوق العاده روی موفقیت شما داشته اما امروز کار شما کسب و کار خودتان است و باید طوری آن را اداره کنید که انگار شما مدیرعامل آن هستید. اینکه به مدیرتان اجازه دهید کار شما را تحت کنترل خود در آورد یک مشکل جدی دارد و آن اینکه مدیر شما قطعا دستور کاری خود را دارد و آنچه برای شما می خواهد ممکن است با خواسته شما در تناقض باشد.

اینکه برند شخصی خودم را داشته باشم خیانت به شرکتم است
اگر برند خودم را بسازم آنوقت به عنوان یک کارمند وفادار شناخته نمی شوم. واقعیت اما این است که شرکت های بزرگ خواهان برندسازی هم برای شرکت و هم برای تک تک کارکنانشان به صورت همزمان هستند. در همین رابطه باید به خاطر داشت که نشانه مدیریت برند سالم ثبات است و نه پیروی بی قید و شرط و در نتیجه توصیه نمی شود که یک شغل تماما وقف شرکتی بشود.

وقتی دنبال کار جدید می گردم فقط باید برند خودم را مدیریت کنم
شما هر روز و در هر کاری که انجام می دهید باید برند خود را مدیریت نمایید و برای فرصت هایی که نمی دانید وجود دارند یا خیر همواره در دسترس باشید. وقتی برندی قوی داشته باشید که همواره هم در دید افراد درست قرار داشته باشد فرصت ها به سراغ تان می آیند و نیازی به تمرکز ویژه روی این کار نیست.
منبع:digiato.com