همه ما در طول زندگی خود سعی می‌کنیم تا با تلاش و جدیت به اهدافی که برای خود تعیین کرده‌ایم دست یابیم و زندگی راحت همراه با آرامشی را برای خود و خانواده‌مان بسازیم. در این مسیر، آنقدر درگیر مسائل مختلف می‌شویم که گاه فراموش می‌کنیم بعضی وقت‌ها هم لازم است که بایستیم، به عقب نگاه کنیم و با بازیابی انرژی خود دوباره به حرکت در مسیر ادامه دهیم.اگر چنین فرصت‌هایی را برای مرور عملکرد گذشته به خود بدهیم، بدون شک به این نتیجه می‌رسیم که لازم است برخی از اسباب و عادات این سفر را حذف کنیم و با ابزار و ذهنیت بهتری به سوی مقصد نهایی حرکت کنیم. من نیز در مقاطع مشخصی این کار را انجام می‌دهم و چیزهایی را که بهروه‌وری شخصی‌ام را پایین می‌آورند از خود دور می‌کنم. مواردی که در ادامه می‌آید،موارد زیر را باید برای همشیه از خود دور کنیم. 

1) بهانه‌گیری

معمولاً زمانی که نوبت به هدف‌گذاری می‌رسد، همه ما اهدافی را برای بازه‌های زمانی مختلف تعیین می‌کنیم اما زمانی که نوبت به اجرا می‌رسد به بهانه‌های مختلف، نرسیدن به هدف را توجیه می‌کنیم. کمبود زمان، نداشتن منابع مالی به اندازه کافی و ... همه بهانه‌هایی هستند که موجب می‌شوند اجرا را به تعویق بیندازیم و یا برای انجام نشدن درست کارها به آنها متوسل شویم. بهانه‌گیری یکی از عوامل بازدارنده برای رسیدن به موفقیت است. اگر در این مسیر، تصادفی داشته باشیم می‌توانیم از خراب بودن جاده، بی‌احتیاطی سایر رانندگان و خلاصه زمین و آسمان بهانه بگیریم اما در نهایت مهم این است که نتوانسته ایم به موقع و به سلامت به مقصد برسیم.

2) استفاده بیش از اندازه از گوشی همراه

روزی نیست که خبر کاهش آمار خرید کتاب و گله و شکایت فعالان حوزه نشر، پخش و فروش کتاب را نشنویم. متأسفانه این روند در کشور ما با سرعت بیشتری نسبت به کشورهای دیگر مشاهده می‌شود. البته جای شک نیست که فعالان این حوزه باید خود را با تغییرات رفتار مصرف‌کنندگان همراه سازند و به‌روزرسانی شیوه‌ی تولید و فروش خود را به طور جد مد نظر قرار دهند اما از طرفی مصرف‌کنندگان نیز باید بدانند که هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد. متأسفانه در چند سال گذشته بسیاری از ما دچار "توهم دانش" شده‌ایم؛ بدین معنی که با خواندن یک متن کوتاه در تلگرام یا اینستاگرام فکر می‌کنیم در آن زمینه علامه دهر هستیم. این مسئله نه تنها ناراحت‌کننده بلکه خطرناک است. الکساندر پوپ، شاعر انگلیسی شعری دارد با این مضمون که دانستن اندک از هر چیز، بسیار خطرناک است. منظور وی دقیقاً همین است که اگر آشنایی با یک موضوع این توهم را در ما ایجاد کند که به تمام وجوه یک موضوع مسلط شده‌ایم، ما خطر بزرگی برای خود و جامعه به حساب می‌آییم. شبکه‌های اجتماعی گذشته از وظیفه اطلاع‌رسانی که به خوبی انجام می‌دهند، در زمینه دانش‌افزایی تنها می‌توانند باعث آشنایی با یک موضوع شوند و به هیچ وجه جای منابع گرانمایه علمی مانند کتاب را نمی‌گیرند. بیایید مانند فرانسوی‌ها و ژاپنی‌ها هر شب فقط و فقط برای نیم ساعت از گوشی خود فاصله بگیریم و کتاب به دست بگیریم و قدری مطالعه کنیم.

3) میانبر زدن

در ادامه مورد قبلی، باید بگویم که دنیای فست‌فودی باعث شکل‌گیری نسلی شده است که من آن را نسل فست‌فودی می‌نامم؛ نسلی که دوست دارد خیلی سریع به همه چیز دست یابد و فقط به دنبال میانبرها می‌گردد. دقیقاً به دلیل همین ذهنیت است که عکس دیدن در اینستاگرام را به کتاب خواندن ترجیح می‌دهیم. به همین دلیل است که به جای رفتن به کلاس و دوره، ترجیح می‌دهیم از یوتیوب استفاده کنیم. همین تفکر باعث شده که حتی زمانی که به اندازه انگشتان یک دست سابقه کار نداریم، ادعا کنیم که از مدیرعامل با سابقه سازمان خود بهتر می‌توانیم سازمان را اداره کنیم. میانبر زدن همه جا هم بد نیست اما نباید باعث شود که ما تبدیل به انسانی سطحی و پرمدعا شویم.