شاید این سوال برای شما مطرح شده باشه که چه کار کنم که افراد مرا به خاطر بسپارند؟ بارها پیش آمده که با افراد مختلف صحبت و مذاکره داشته‌ایم ولی بعد از چند روز فردی که مخاطبمان بوده، کاملاً ما را به فراموش کرده است.
برای این که شخصیتمان به یک برند تبدیل شود و به یاد دیگران بمانیم باید عواملی را مد نظر قرار دهیم و درون خودمان تقویتشان کنیم.برخی از آنها ظاهری هستند و برخی از آنها رفتاری.
در اینجا چند نکته را در این زمینه مورد بررسی قرار می‌دهیم:


1- یک نقطه مشترک کشف کنید.

یکی از بزرگان حوزه اقناع، رابرت چپالدینی است. چپالدینی می‌گوید که یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای اینکه فرد مخاطب ما را دوست داشته باشد این است که یک نقطه اشتراک با او پیدا کنیم. زمانی که مخاطب احساس کند که یک پیوند مشترک با ما دارد، راحت‌تر و بیشتر به ما اعتماد می‌کند. همشهری بودن، درس خواندن در یک مدرسه، علاقه داشتن به یک نوع خودرو یا موسیقی و ... همگی می‌توانند باعث شوند فرد مخاطب ارتباط بهتری با شما برقرار کند و تصویر شما را برای مدت زمانی طولانی در ذهن خود نگه خواهد داشت.

2- در مخاطب انگیزه و کنجکاوی ایجاد کنیم.

بسیاری از ما متخصص نابود کردن مکالمه در ثانیه‌های ابتدایی آن هستیم. وقتی مخاطب از ما می‌پرسد "به چه کاری مشغول هستید؟" با یک جواب ساده و کسالت‌آور مثل "مدیر قسمت بازرگانی در یک شرکت هستم" یا "کار و کسب کوچکی دارم" در همان لحظه مکالمه را نابود می‌کنیم. باید تلاش داشته باشیم طوری به سؤالاتی که از ما پرسیده می‌شود، پاسخ دهیم که کنجکاوی فرد مقابل برانگیخته شود و مایل باشد بیشتر بداند.

3- امضای مخصوص به خود را داشته باشیم.

در هر سطحی که هستیم برای آنکه در ذهن مخاطب جایی برای خود دست و پا کنیم باید امضای مشخص خود را داشته باشیم. منظور از امضا یک ویژگی شخصی، یک عبارت خاص یا سبک لباس پوشیدن باشد. برای مثال لبخند دکتر محمدجواد ظریف حتی در سنگین‌ترین مذاکرات و لباس مشکی یقه اسکی استیو جابز حتی در رسمی‌ترین جلسات دو نمونه از امضای افراد برای ماندن در خاطر مخاطبان است. شما می‌توانید عبارت یا جمله مختص به خود را داشته باشید و صحبت‌های خود را با آن عبارت آغاز کنید یا پایان دهید. برای مثال، من خودم سعی می‌کنم همواره صحبت‌هایم را با بنام خداوند عشق و امید شروع می‌کنم و با عبارت "عالم عامل عاشق باشید" خاتمه دهم و نوشته‌هایم را با عبارت "سبز باشید" به پایان می‌رسانم. در هر صورت باید سعی کنیم به هر شکل ممکن، خود را با امضایی خاص در ذهن مخاطب ثبت کنیم.

4- در سؤال پرسیدن صرفه‌جویی نکنیم.

شاید فکر کنید سؤال پرسیدن نشانه کم‌دانشی یا کند بودن در فرایند یادگیری است اما این تصور کاملاً نادرست است. سؤال پرسیدن یکی از راه‌های نشان دادن علاقه به گوش کردن صحبت‌های طرف مقابل است. اینکه فرد احساس کند صحبت‌های او توانسته در ما علاقه ایجاد کند به طوری که از او سؤالی بپرسیم، می‌تواند برندی ماندگار از ما در ذهن او ایجاد کند. علاوه‌ بر این، در جریان همین سؤالات است که می‌توانیم دلیلی برای پیگیری‌های بعدی پیدا کنیم. این مسئله به ویژه برای کسانی که در حوزه بازاریابی و فروش فعالیت می‌کنند اهمیت بیشتری دارد زیرا دلیل داشتن برای پیگیری‌های بعدی مسئله مهمی است. خیلی از مواقع عدم پیگیری به علت نداشتن دلیلی برای تماس گرفتن یا مراجعه کردن است.